باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

دو زن در اتوبوس سر نشستن روي يك صندل درگير ميشند،و كار به كتك كاري ميكشه.راننده مي بينه دارن اتوبوسو به گند ميكشند،ميگه : هركي مسن تره،اون بشينه.

در نتيجه هيچ كدوم نميشينه!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

برگي از دفترخاطرات يك دختر:

بچه كه بوديم،ميخوانديم : آن مرد با اسب آمد،آن مرد در باران آمد.

ولي حالا مرتيكه با خركه نيامده هيچ، همچنان

بابا نان ميدهد!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

طرف ميره خونه،مي بينه زنش لخت هست،ميگه:

خسته نباشي،مي بينم كه لباس كار پوشيدي؟!!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

طرف داشته بچه هاشو ميزده،به غير يكيشون.

ميگن چرا اونو نميزني؟

ميگه:آخه اون سيده!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

به طرف ميگن چرا بچه دار نميشي؟

ميگه:ارثيه،بابام هم بچه دار نميشد!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

به طرف ميگن سه تا دروغ پشت سر هم بگو،ميگه:

دانشگاه آزاد اسلامي!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

انواع عقيده درتوليد:

آمريكا:هم خوب كاركنه و هم بادوام باشه.

‎انگليسي:جنسش خوب باشه و مشتري پسند.

ايراني:تاوقتي كه مشتري ميخره سالم باشه،بعدا مهم نيست.

چيني: فقط ايراني بخره!!

باخیش
جمعه 19 اسفند 1390
بؤلوم | یازار : jegonzade!

طرف شب عروسي پسرش،به پسرش گفت:

پسرم امشب سفت ترين جاي بدنت را بكن جايي كه دخترا ميشاشند.صبح پدره مي بينه سر پسرش در چاه توالت گير كرده!