دو زن در اتوبوس سر نشستن روي يك صندل درگير ميشند،و كار به كتك كاري ميكشه.راننده مي بينه دارن اتوبوسو به گند ميكشند،ميگه : هركي مسن تره،اون بشينه.
در نتيجه هيچ كدوم نميشينه!
برگي از دفترخاطرات يك دختر:
طرف ميره خونه،مي بينه زنش لخت هست،ميگه:
طرف داشته بچه هاشو ميزده،به غير يكيشون.
به طرف ميگن چرا بچه دار نميشي؟
به طرف ميگن سه تا دروغ پشت سر هم بگو،ميگه:
انواع عقيده درتوليد:
طرف شب عروسي پسرش،به پسرش گفت: